پشتپرده لباس جادوگران؛ چرا جادوگران کلاه نوک تیز و زگیل دارند؟
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۲۹۵۰۲
زیسان: جادوگران نقش پررنگی در افسانههای آمریکایی دارند قدمت آنها حتی بیشتر از خود کشور آمریکاست. جادوگران از طریق افسانههای عامیانه و محلی و سنتهای مربوط به جشن هالووین، و در نهایت با تلویزیون و سینما حضوری پررنگ در فرهنگ آمریکایی داشتهاند.
به گزارش زیسان، با گذشت زمان، یک کهن الگوی جادوگر در فرهنگ عامه آمریکایی پدیدار شده است: کلاه نوک تیز، چوب جارو، گربه سیاه و زگیل.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما این تصویرسازی درباره جادوگران از کجا آمده است؟ چرا جادوگران کلاه نوک تیز دارند؟ چرا باید زگیل داشته باشند و سوالاتی از این دست.
کلاه جادوگریمتمایزترین قسمت لباس جادوگر، یک کلاه سیاه، مخروطی شکل و نوک تیز است. مانند هر لباس استاندارد دیگری، کلاه احتمالاً ریشه در فرهنگها و دورههای مختلف دارد.
برخی ریشه کلاه جادوگران را به زنان قرن هفدهم نسبت میدهند. در طول بیشتر قرن هفدهم، زنان از همه طبقات اجتماعی کلاههای نمدی بلند، مشکی و پشمی میپوشیدند، که در آن زمان مد روز محسوب میشد. این کلاههای لبه پهن، سیاه و مخروطی شکل در اواسط دهه ۱۶۰۰ به اوج محبوبیت رسیدند، که اتفاقاً زمانی بود که یک فرقه مسیحی جدید به نام انجمن مذهبی دوستان یا کویکرها در انگلستان تأسیس شد.
در آن زمان عقاید کویکرها در آن جامعه سنتی، رادیکال تلقی میشد: به ویژه اینایده که زن و مرد برابر هستند و زنان نیز میتوانند مانند مردان روحانی یا واعظ شوند. دیدگاهها و اعمال این دسته از زنان تهدیدی برای سلطنت بریتانیا و کلیسای انگلیس محسوب میشد، بنابراین اعضای این فرقه جدید با آزار و اذیت و زندان مواجه شدند، و تلاش گستردهای از سوی سلطنت شکل گرفت که زنان عضو این فرقه را نیز جادوگر بنامد. بسیاری از این دسته از زنان در آن دوره با مجازاتهای سختی روبه رو شدند.
آملیا مات گامره، مورخ در کتاب خود در سال ۱۹۰۱ با عنوان «کویکر: مطالعهای در لباس» اشاره کرد که «زنان موعظهکننده» قرن هفدهم که با «آزار و شکنجههای» مواجه بودند و بارها با جرم جادوگری مجازات شده بودند، از کلاههای نوک تیز نمدی و لباسهای تمام قد و کفش پاشنه بلند استفاده میکردند.
در توضیح دیگر، منشأ کلاه جادوگری را به کلاه نوک تیز مردانیهودی در برخی مناطق اروپای قرون وسطی مرتبط میدانند. در ابتدا، آنها با میل خود این کار را انجام دادند، اما پس از سال ۱۲۱۵ پوشیدن این نوع کلاه برای آنها اجباری شد. چرا که پاپ فرمان داد یهودیان به هنگام خارج شدن از خانه و حضور در انظار عمومی برای شناسایی و تمایز از مسیحیان این کلاه دراز و مخروطی شکل را بپوشند. در بسیاری از تابلوهای نقاشی مربوط به این قرون وسطی یهودیان با این کلاه به تصور کشیده شدهاند. این پوشش تا قرن هفدهم برای یهودیان در اغلب اروپا مرسوم بود.
لباس مشکیاگرچه در بسیاری از فیلمهای هالیوودی جادوگران در کمد خود لباسهای رنگارنگی داشتند، اما لباس استاندارد جادوگران معمولاً یک لباس، شنل یا عبای مشکی است.
در قرن ۱۶ و ۱۷ زنان در خانه معمولا لباسهای بلندی میپوشیدند تا در انجام کارها راحتتر باشند. اما این لباس تنها برای پوشیدن در خانه بود. در روستاها، اما ماجرا فرق داشت. زنان روستایی ازاین لباس هم در خانه و هم در جامعه استفاده میکردند و بعدها زنان عضو انجمن دوستی نیز به دلیل سادگی این لباس از آن استفاده کردند. زنانی که به دلیل عقاید رادیکال خود، توسط دربار و کلیسا به عنوان جادوگر شناخته میشدند. رنگ سیاه این لباس نیز به احتمال زیاد برگرفته از افسانه جادوی سیاه و شیطان در دوره رنساس دارد. در نقاشیهای مربوط به این دوره شیطان، با رنگ سیاه به تصور کشیده شده است.
بینی برجستهبینی نیز مانند کلاههای مخروطی سیاه یکی از بارزترین نشانههای جادوگران است، بینیهای نوک تیز برجسته، کج یا عقابی نیز به طور سنتی به جادوگران بهعنوان «شیطان» یا «شر مطلق» نسبت داده میشود.
در توضیح اینکه چرا جادوگران همیشه بینی دراز و برجستهای دارند آمده است: «در اروپای قرون وسطی، جادوگران و یهودیان هر دو به عنوان تهدیدی برای جامعه مسیحی «خوب» و ساختار قدرت موجود تلقی میشدند، و به همین بهانه گاه و بیگاه مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند.
در تصویرسازی نیز همیشه جادوگران و یهودیان را یک شکل میکشیدند. بسیاری از ویژگی فیزکی مرتبط با جادوگران، در دوره قرون وسطی و حتی پس از آن درباره یهودیان نیز به کار برده میشد.
این فرم بینی قلاب دار و به اصطلاح عقابی شکل، که به طور کلی یکی از ویژگی مدیترانهای است، در دوره قرون وسطی برای نشان دادن تفاوتهای بینیهودیان ساکن در اروپای غربی یا شرقی و همسایگان غیریهودیشان، استفاده میشد.
فارغ از این، یکی دیگر از دلایل استفاده از بینی برجسته برای جادوگران این بود این فرم بینی در استانداردهای زیبایی اروپای غربی، زشت تلقی میشد.
پوست سبزتصویرسازی از جادوگران در نقاشیهای به جا مانده و حتی برخی فیلمهای سینمایی نشان میدهد که جادوگران علاوه بر کلاه دراز و بینی برجسته، پوستی سبز نیز دارند. جادوگر شرور، جادوگر شهر اوز
پژوهشهای نشان میدهد، رنگ سبز در طول تاریخ با شیطان و سایر اشکال شر مرتبط بوده است.
اما ارتباط خاص پوست سبز و جادوگران در واقع از زمان نمایش فیلم "جادوگر شهر اوز" در سال ۱۹۳۹ به وجود آمد. در کتاب جادوگر شگفتانگیز شهر اوز اثر ال. فرانک باوم که در سال ۱۹۰۰ منتشر شد و بعدها فیلم جادوگر شهر اوز از روی آن ساخته شد، تصاویر جادوگر، سیاه و سفید بود و رنگ پوست او ذکر نشده بود.
با این حال، زمانی که شرکت فیلمسازی مترو گلدوین مایر تصمیم گرفت جادوگر شهر اوز را فیلمبرداری کند، مدیران استودیو، طراحان صحنه، هنرمندان گریم و طراحان لباس را تشویق کردند که تا حد امکان از رنگ استفاده کنند. همین نیز باعث شد که پوست سبز رنگ به جادوگر شهر، بچسبد.
قبل از این فیلم که در سال ۱۹۳۹نمایش داده شد، بیشتر جادوگران در فرهنگ عامه غربی، پوست قفقازی و رنگ پریدهای داشتند. بعدها نیز در کارتپستالهای مربوط به جشن هالووین جادوگران با چهرههای قرمز، نارنجی و زرد به نمایش در آمدهاند.
صورت چروکیدهطبق متون قرن ۱۵ و ۱۶ در مورد جادوگری، از نظر فنی، هر کسی میتوانست جادوگر باشد، اما بیشتر آنها زن بودند، زیرا آنها بسیار تأثیرپذیرتر و در نتیجه مستعد تأثیر شیطان نسبت به مردان در نظر گرفته میشدند. تصور میشد که این امر بهویژه در مورد زنان مسنتر صدق میکند، که به طور خاص در برابر حملات اهریمنی آسیبپذیر هستند.
برخی پژوهشگران معتقدند: «درست است که تصور میشد جادوگران طیفی از سنین مختلف هستند، اما در نهایت کلیشهای از جادوگر پیر که زگیلها و چین و چروکهایش زیادی روی صورتش دارد، در بین مردم جا افتاد و بعدها دستمایه تصویرسازیهای مختلف نقاشان شد.»
نقاشی کشیده شده توسط ری شروود در سال ۱۸۸۸ با جوهر از یک جادوگر و پسر مدرسهای توسط
شاید تأثیرگذارترین تصویر از یک جادوگر به عنوان یک زن تقریباً ۵۰ ساله در فیلم انیمیشن دیزنی در سال ۱۹۳۷، با عنوان سفید برفی و هفت کوتوله به تصویر کشیده شده است.
زگیلبه گفته «واکر»، اینایده که جادوگران زگیل و یا علائم دیگری روی بدن خود دارند، از مفهوم «نشان جادوگر» نشات گرفته است. نشانی که با آن جادوگر با شیطان ارتباط برقرار میکند و میتواند همدست خود که معمولا یک وزغ یا یک گربه سیاه رنگ هست را نیز تحت تاثیر قرار دهد. در کتابی با عنوان «راهنمای شناسایی جادوگران» که در سال ۱۴۸۷ در اروپا منتشر شد امده است: «برای پیدا کردن جادوگران باید بدن آنها را برای یافتن یک علامت غیرعادی جستجو کرد. هر علامتی که بتوان به عنوان شاهد ارتباط با شیطان آن را به دیگران معرفی کرد.»
سایر جزئیات درباره زگیل مانند رشته موهای نازک که روی زگیل روییده یا اینکه زگیل در چانه جادوگر باشد همگی محصول همان فیلم جادوگر شهر اوز محصول سال ۱۹۳۹ است.
اگر لباس جادوگر شامل کفش باشد، احتمال زیادی وجود دارد که یک جفت کفش یا چکمه مشکی با نوک تیز باشد. این کفشهای تیز از قرن ۱۴ تا ۱۶ در اروپا رایج بودند. با این حال، مانند بسیاری از روندهای مد، پولنها نیز بدون بحث نبودند.
نکته جالبی که درباره این کفشهای نوک تیز وجود دارد این است که در همان زمان کلیسا با مقابله با این مدل کفشها برخواست. روحانیون معتقد بودند، نوک دراز این کفش زانو زدن و در نتیجه دعا کردن را برای فردی که این کفش را پوشیده، ناممکن میکند و بنابراین کلیسا این مدل کفش «پنجههای شیطان» نامید. کلیسا همچنین معتقد بود افرادی که این کفش را میپوشند تمایلات جنسی افسارگسیختهای دارند.
دیگدر دوران رنسانس، دیگهای بزرگ آشپزی که به صورت آویزان روی شعله آتش قرار میگرفتند بیشتر برای تهیه داروهای خانگی استفاده میشد. البته برخی هم از این دیگها نه به صورت آویزان، برای پختن غذا استفاده میکردند. تصویر عمومی بر این بود که جادوگر باید همواره سم یا یک داروی مضر و مرگبار در جیب داشته باشد و قطعا آن را در همان دیگهای بزرگ آویزان تهیه میکند.
در ادبیات آن دوره و حتی در داستان شفاهی دوره قرون وسطی همیشه جادوگران پای دیگ و در حال ساختن سم یا یک داروی مرگبار به تصویر کشیده شده است. قطعا شکسپیر در «مکبث» نقش بسزایی در ارتباط جادوگر و دیگ داشته است. بعدها در اوایل قرن بیستم، دیگها به یکی از وسایل کلیدی جشن هالووین بدل شدند.
tags # تاریخ سایر اخبار (تصاویر) لئوپون، پادشاهِ پادشاهان؛ حیوان عجیب و غولپیکری که حاصل جفتگیری پلنگ و شیر است! (تصاویر) دانشمندان چهرۀ یک انسان اولیه را شناسایی کردند؛ انسان اولیه این شکلی بود! (تصاویر) چند سال پس از مردن انسانها زمین چه شکلی خواهد بود؟ انسانهایی که خوراکشان گوشت انسان است!منبع: زیسان
کلیدواژه: تاریخ جادوگر شهر اوز لباس جادوگر قرن هفدهم قرون وسطی کشیده شده لباس ها دیگ ها بعد ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۲۹۵۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده برخوردهای تند با پدیده بدحجابی
محمود علیزادهطباطبایی، عضو شورای مرکزی و معاون حقوقی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در روزنامه سازندگی نوشت: نیروی انتظامی برای مقابله با مساله بدحجابی، طرحی را به نام طرح نور به اجرا درآورد. در راستای این طرح در همه معابر و اماکن عمومی، واحدهای پلیس مستقر شدند و با کسانی که به تشخیص پلیس حجاب شرعی را رعایت نمیکردند به عنوان برخورد با جرایم مشهود، اقدام به بازداشت و اعزام به مراکز پلیس کردند.
سخن پلیس این بود که اقدامش «رعایت قانون» و مطالبه مردم متدین است. سردار احمدرضا رادان، فرمانده فراجا نیز در سال گذشته از برخورد با کشف حجاب در معابر عمومی، خودرو و اماکن خبر داده بود. وی از استفاده از فنآوری و تجهیزات پیشرفته برای شناسایی فرد خاطی در حوزه معابر عمومی خبر داده و گفته بود که ابتدا به فرد خاطر تذکر داده خواهد شد و بعد از آن فرد با مدارک به حوزه قضایی معرفی شده تا به پروندهاش رسیدگی شود.
فعلاً مبنای قانونی برخورد با عدم رعایت حجاب شرعی، تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی است که مجازات عدم رعایت حجاب شرعی، جزای نقدی است. حکومت باید در مقابل پدیدههای اجتماعی، برخورد ایجابی را بر برخورد سلبی ترجیح دهد و در مورد رعایت حجاب شرعی در طول ۴۵ سال گذشته در زمینه تعلیم، تبلیغ، ترویج، تشویق، تادیب و نصیحت که جنبه اثباتی و ایجابی دارند، اقدام برنامهریزی شده و مطالعه شدهای انجام نپذیرفته است.
مسائل اجتماعی مانند مسائل فنی و اقتصادی باید مورد مطالعه قرار گیرند و راهحل اجتماعی برای آنها پیدا شود. برخورد خشونتآمیز با موضوع عدم رعایت حجاب شرعی درحال حاضر مبنای قانونی ندارد و موجب میشود که فضای جامعه تند شود. این ادعا که مطالبه مردم متدین، برخورد با پدیده عدم رعایت حجاب شرعی است، موجب میشود جامعه را به دو قشر اقلیت «مردم متدین» و اکثریت «غیرمتدین» تقیسم کنیم و به جای ایجاد فضای مهربانی و سرشار از مهر و محبت و حسنظن و خوشبینی، فضایی انباشته از کینه و دشمنی در جامعه ایجاد شود.
به دنبال برخوردهای اخیر با پدیده کشف حجاب، عضو دفتر رهبری نوشت: «رهبر انقلاب گفتهاند، کشف حجاب هم حرام شرعی است و هم حرام سیاسی است، منتها دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده است، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم. کارهای بیقاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. به تازگی برخی از مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده تذکر دریافت کردند».
همان طور که رهبری اشاره کردند، مقابله با پدیده بیحجابی نیاز به کار برنامهریزی شده دارد. این برخوردهای غیرمنطقی در طول ۴۵ سال گذشته تکرار شده و نتیجهای هم نداشته است.
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در خاطرات هفتم شهریور سال ۶۳ خود میفرماید: «امروز مسافران هواپیمای ربوده شده را برای زیارت کربلا بردهاند. فیلمی که از سیمای عراق پخش شد خیلی از زنان مسافر را بیحجاب نشان داده است». ۱۳ شهریور پس از یک هفته چالش و پیگیری عراق حاضر نشد هواپیما را پس بدهد، اما مسافران و خدمه پرواز با یک پرواز هلندی وارد تهران شدند.
این بازگشتها میتواند صحنه یک استقبال ملی باشد، اما در فرودگاه اتفاق عجیبی افتاد. حدود ۳۰ نفر از مسافرها را دادستانی انقلاب برای تحقیق از فرودگاه به زندان اوین بردند. به نظر میرسد، دادستانی انقلاب کار خوبی نکرده. تذکر دادم که آزادشان کنند. حدود یک ماه قبل از این اتفاق، دادستانی عمومی تهران، بیانیه تندی داده بود که متولیان ادارات، اماکن عمومی، تالارها و هتلها باید بانوانی را که رعایت حجاب صحیح را نمیکنند، راه ندهند وگرنه مورد تعقیب قرار میگیرند.
همین ایام چند روزی در تهران شاهد تظاهرات علیه بدحجابی بودیم که گاهی با خشونتهای عجیبی همراه میشد. ناطقنوری، وزیر کشور با انتقاد از بدحجابی از کارهای انجام گرفته هم انتقاد کرد و گفت آیا شما انقلابی هستید؟ قطعاً حزباللهی مشت به چشم بیحجاب نمیزند، تیغ نمیکشد و نسبت زنا به کسی نمیدهد.»
مرحوم هاشمی همچنین روایتی از جلسه سران قوا با حضور امام داده که شب مهمان احمدآقا بودیم. آقایان ولایتی، اردبیلی، خامنهای و میرحسین موسوی هم بودند. امام هم شرکت کردند، درباره تظاهرات حزباللهیها علیه بیحجابی بحث شد.
ملاحظه میکنیم این مشکل از اول انقلاب بوده و متاسفانه برای این پدیده اجتماعی، تحقیق و مطالعه علمی صورت نگرفته و قانونی هم که اخیراً در مجلس تصویب شده و بین مجلس و شورای نگهبان در رفتوآمد است نه تنها نمیتواند مشکل را حل کند که مسائل اجتماعی را گستردهتر مینماید و اگر با تدبیر با آن برخورد نشود، نگرانی از تکرار حوادث سال ۱۴۰۱ وجود خواهد داشت.
به نظر میرسد اینگونه برخوردهای تند با پدیده بدحجابی برنامهریزی شده از طرف دشمنان این ملت باشد. برعکس سیاستهای رهبری که توصیه به برنامهریزی برای حل موضوع داشتند.
رویکرد اصلی باید در ارتباط با عدم رعایت حجاب شرعی اصلاح و بازپروری بزهکاران باشد، اما متاسفانه به نظر میرسد، سیاست جنایی به سمت نگرش امنیتمداری تغییر کرده و امنیت اخلاقی به یکی از چالشهای اصلی تغییر یافته است و تعیین ضمانت اجرایی قانونی و تحمیل آن بر بزهکاران این عرصه تغییر یافته و مبتنی بر سیاست جنایی امنیتگرایانه است.
به نوعی با فرض دشمن دانستن و عدم رعایت حجاب، حقوق کیفری دشمنمدار در این حوزه را حاکم کرده است که با سیاست جنایی امنیتگرا در حوزه جرائم اخلاقی، آسیبهای جدی به نظام اجتماعی کشور وارد میشود که منجر به افزایش هزینه با این جرائم میگردد. متاسفانه در فرهنگ حقوقی ما تعریف واحدی از رعایت حجاب وجود ندارد و قانونگذار، تعیین مصادیق را بر عهده شرع قرار داده است. رسالت حقوق کیفری جرمانگاری و گزینش واکنش اجتماعی مناسب در راستای پاسداری از ارزشهای جامعه انسانی است.
صفت مجرمانه دادن به برخی رفتارها میتواند در زمره مصادیق امنیتگرایی در حقوق کیفری مطرح شود؛ بنابراین زمانی که ارتکاب رفتاری برای امنیت روانی جامعه خطرناک تشخیص داده شود و نتوان با ابزارها و ضمانت اجرایی غیرکیفری به آنها پاسخ گفت، قانونگذار آن رفتار را جرم میانگارد.
در مورد جرایم اخلاقی به خصوص عدم رعایت حجاب شرعی، قانونگذار بین بیحجابی و بیعفتی و بیحیایی تفاوتی قائل نشده و این سیاست نوساندار برای مردم آزاردهنده است. در حوالی انتخابات به کسانی که عدم رعایت حجاب را به بیحیایی کشاندهاند، میدان میدهند. تصویر افراد بیحجاب را پای صندوق رای نشان میدهند و سلبریتیهایی که حتی حریم حیا را درنوردیدهاند از رسانههای عمومی مطرح میشوند، اما بعد از انتخابات دوباره تندرویها با برخوردهای غیرمنطقی استمرار مییابد.
به نظر میرسد، راهحل موضوع حجاب بر برخورد کیفری بنا شده و در طول ۴۵ سال حاکمیت نتوانسته حجاب را به صورت هنجار عمومی درآورد و بیحجابی را از طرف جامعه به عنوان ناهنجاری پذیرفته نشده است و حاکمیت نمیتواند با اکثریت بانوان که این هنجار را نپذیرفتهاند، برخورد کند.